امیرحسین ثابتی، مصباح یزدی و تناسخ سیاسی| «رای مردم» در سه نسل فکری مصباح یزدی؛ از «بیاعتباری» تا ابزار تحقیر و تهدید
رویداد ۲۴| سیما پروانه گهر: اظهارات روزهای اخیر امیرحسین ثابتی نماینده مجلس دوازدهم که عموما به عنوان عضو جبهه پایداری و از افراد اصلی در حلقه نزدیکان سعید جلیلی شمرده میشود، یکبار دیگر هویت سیاسی حلقهای که او در حقیقت «نسل سوم» آن است را نمایش داد. اظهاراتی که البته نشان از نفوذ و رسوب اندیشههای مصباح یزدی در نسل سوم بنیادگرایان در اردوگاه راست را نیز تایید میکند.
ثابتی که در یک سال اخیر به عنوان نزدیکترین فرد به سعید جلیلی شمرده میشود، در حقیقت شمایل نسل سوم مکتب مصباح یزدی است؛ مصباح یزدی سعید جلیلی را اصلح خوانده بود و حالا به نظر میرسد امیرحسین ثباتی نور چشم سعید جلیلی است؛ جوانی که به روایت وزیر دولت روحانی جویای نام است و اهرم اجرایی دیدگاههای سعید جلیلی در مجلس شده است.
این که ثابتی در هفته جاری با نوعی دهن کجی به مردم تاکید کرده که «شرایط امروز حاصل انتخاب ۲۰۰ روز قبل خود مردم است» یادآور جایگاه رای مردم در دیدگاههای مصباح یزدی و مکتب فکری جبهه پایداری است.
در دو دهه گذشته همواره دیدگاههای مصباح یزدی با این تعبیر و تفسیری همراه شد که از منظر او «جمهوریت در مقابل اسلامیت» فاقد ارزش است. در سه دهه گذشته بارها در مورد مساله میزان اهمیت رای مردم در دیدگاههای مصباح یزدی سخنان زیادی گفته شده است اگرچه سال گذشته حسین شریعتمداری، مدیر مسئول روزنامه کیهان و رسانههای نزدیک به جریان پایداری سعی کردند با ارائه تصویر و تفسیر جدیدی از دیدگاههای مصباح یزدی درباره جایگاه رای مردم به این برداشتها پاسخ دهند و اتهام « بی اهمیتی رای مردم برای مصباح یزدی» را از چهره سیاسی او بزدایند.
دی ماه سال گذشته برای چندمین بار، بحثهایی بر سر اندیشه سیاسی محمدتقی مصباحیزدی درباره جایگاه مردم در حکومت و نوع تعامل حکومت با مردم در میان مناظرههای پیش از انتخابات مجلس دوازدهم مطرح شد. همچون ادوار گذشته بازخوانی محتوای منتشر شده در هفته نامه پرتو و اظهارات مصباح یزدی در سخنرانیها و نمازهای جمعه حکایت از تنزل جایگاه رای مردم در قیاس با تشخیص حاکمیت داشت، اما حامیان او – از کیهان تا روحانیون نسل دو و سه از موسسه امام خمینی و کلاسهای درس مصباح یزدی- با رد این مساله بر اعتقاد مصباح یزدی به نهاد انتخابات و رای مردم تاکید داشتند.
چهرههای جبهه پایداری-از مصباح یزدی به عنوان پدر معنوی تا حمید رسایی، عضو جدا شده جبهه پایداری و حالا امیرحسین ثابتی به عنوان نسل سه این حلقه فکری و سیاسی- عموما اظهارات مشابهی درباره رای مردم داشتند. مصباح یزدی همواره با تصویر «اعتبار نداشتن رای مردم در قبال تصمیم حاکمیت» شناخته می شود. حمید رسایی چند سال پیش در گفت و گوی تصویری نکتهای در تمجید مشارکت پایین به نفع رفتن کاندیدای مورد نظر نیروهای انقلابی به نهادهای حاکمیتی گفت اگرچه بعدها این اظهارات را تکذیب کرد. حالا نیز امیرحسین ثابتی میگوید که وضعیت فعلی نتیجه رای چند ماه قبل مردم است. فارغ از اعتبارسنجی از اظهارات ثابتی- که مشخصا وضعیت کشور در حدود شش ماه اخیر ایجاد نشده و هر عقل نسبتا سلیمی نیز به این اظهارات خرده میگیرد- مساله رای مردم در نسلهای مختلف تربیت یافته در مکتب مصباح قابل ارزیابی و توجه است. مکتبی که از اساس فرمت «حکومت اسلامی» را بیش از «جمهوری اسلامی» برای اداره کشور میپسندند، مکتبی که در آن «رای مردم» در هر چهارچوبی به جز «حق مردم برای تعیین سرنوشت» متجلی میشود.
ادبیات دوران شکست؛ از اظهارت مصباح در دولت روحانی تا گفتههای ثابتی در دولت پزشکیان
وقتی حسن روحانی در انتخابات ریاست جمهوری سال ۱۳۹۲ توانست راهی ساختمان پاستور شود، رقیب اصلی او سعید جلیلی تلقی میشد. البته میزان رای جلیلی به اندازهای بود که حتی مفهوم رقابت را با چالشهایی مواجه میکرد. جریان رقیب روحانی نتوانسته بودند بر سر یک کاندیدا به وحدت برسند و حضور سعید جلیلی در انتخابات سال ۹۲ به نوعی آغازی بر مسیر تفکیک جبهه پایداری و فرزندان مصباح یزدی از جریان راست بود.فارغ از تفکیک و تمیرهای درون جریانی، سالهای دو دولت روحانی البته سالهای تسویه حساب پایداری با کاندیدای پیروز در انتخابات بود.
اسفندماه سال ۱۳۹۴ بود که مصباح یزدی با ادبیاتی عجیب دولت وقت را مخاطب قرار داد. او که در آن زمان عضو مجلس خبرگان رهبری اما از ورود به دوره بعد این مجلس باز مانده بود، توافق هستهای در دولت حسن روحانی را «تسلیم شدن در برابر دشمن» تلقی کرد و در دفتر سعید جلیلی، مسئول سابق مذاکرات هستهای گفت: «افراد زیادی بودند که نعمتهای الهی را در راه شیطان صرف کردند و بنده شیطان شدند. نمونههایش را هم در جامعه میبینیم، حالا اسم نمیخواهم ببرم. خدا بر تو منت گذاشت که پستتر از گاو و خر نشوی.ای کسانی که سعی میکنید به دشمنان نزدیک بشوید تا آنها یک لبخندی به شما بزنند، اینها پستترین جنبندگانند. نوکری اینها افتخار ندارد، خجالت بکشید»
مصباح یزدی البته بعد از آغاز به کار دولت روحانی با ادبیاتی عجیب درباره حسن روحانی صحبت کرد، اما مقابله با رییس دولت بر سر مساله توافق هستهای نقطه برجستهای در نحوه برخورد با دولتی بود که پایداریها در رقابت از او شکست خورده بودند.
حدود یک دهه بعد از آن روزها حالا امیرحسین ثابتی به عنوان نسل سوم در جریان پایداری دوباره در زمانه شکست با نیش و کنایه درباره دولت سخن میگوید و با دهن کجی به رای دهندگان به مسعود پزشکیان یاداوری میکند که رای شما مردم دولت فعلی را بر سر کار آورده است!
مساله اصلی البته چرخش ادبیات این حلقه فکری در زمانه شکست نیست، مساله اصلی ادبیات رسوب کرده در این حلقه فکری است که در زمانی که در رقابت انتخاباتی شکست میخورند- حداقل در یک دهه گذشته که سعید جلیلی عموما «اصلح» آنها بوده و هر بار هم نه شنیده- به یکباره گرههای ذهنی آنها در مورد مساله رای مردم و نهاد انتخابات بروز و ظهور میکند.
انتخابات و رای مردم؛ روایت بی اهمیت بودن خواسته مردم در نسلهای مختلف فکری مصباح یزدی
ثابتی حالا در ویترین جبهه پایداری نوعی از گفتمان به روز شده این جریان را بیان میکند؛ چه در حوزه سیاست و چه در موضوعات اجتماعی.
سال ۱۳۹۶ این ثابتی بود که در واکنش به ماجرای دختران و زنانی که روسری از سر بر میداشتند نوشت که «کسی که پول میگیرد؛ تن فروشی میکند و یک نفر دیگر را با خودش در لجنزار فرو میبرد، شرف دارد به کسی که پول میگیرد، روسریاش را برمیدارد، تعبیر «فاحشه» برای این دو «مشترک لفظی» است و کیست که نداند دومی مصداق دقیقتری است».
اردیبهشت سال گذشته هم محمود رجبی از تربیت یافتگان مکتب مصباح و جانشین او در موسسه امام خمینی و رییس فعلی این موسسه درباره وضعیت اجتماعی بعد از اعتراضات پاییز ۱۴۰۱ در بیانیهای خطاب به روسای قوا نوشت که «در برخورد با زنان بی حجاب از تبلیغات بیاساس و جوسازیهای دشمنان نهراسید و جلوی جولان دادن این عده معدود را بگیرید».
سومین بخش از صدای این جریان این روزها از حمید رسایی هم در مجلس شنیده میشود، وقتی علی رغم تایید محمدباقر قالیباف بر این که «همان مرجعی که تاریخ ابلاغ قانون عفاف و حجاب را ۲۳ آذر گفته بود، موضوع توقف ابلاغ قانون را مطرح کرده» باز هم بر ابلاغ و اجرای قانون حجاب تاکید دارد میگوید که اگر قرار است قانون ابلاغ نشود مجلس را برای صرفه جویی در هزینه برق تعطیل کنید.
برای این جریان مشخصا قابل قبول نیست که اکثریت شرکت کنندگان در انتخابات ریاست جمهوری ۱۴۰۳ برای توقف این دست از سیاستها به مسعود پزشکیان رای دادند، برای این جریان «رای و خواسته مردم» که در انتخاباتی هرچند زیر سایه نظارت استصوابی، متجلی میشود بی معنی است؛ خواه دولت روحانی و رای مردم به او برای تغییر در رویه سیاست خارجی باشد، خواه رای مطالبه گران تغییر به مسعود پزشکیان.
نسل اول و دوم مکتب مصباح یزدی نزدیکان او و شاگران تربیت یافته اش در موسسه حقانی و «طرح ولایت» در بین نیروهای نظامی بودند. بعد از دولت محمود احمدی نژاد که قرار بود دولت اسلامی این مکتب فکری باشد، اما دلشان را شکست، رویه این مکتب فکری عیانتر شد. نسل دوم بی صدا دیدگاههای فکری مصباح را دنبال میکرد؛ از فعالیتهای چهرههایی همچون مرتضی آقاتهرانی و محمود نبویان در دورههای مختلف مجلس تا عباس کدخدایی در کسوت سخنگوی شورای نگهبان
نسل سوم این مکتب، اما بازگشت به صراحت خود مصباح دارد؛ جان کلام که رای مردم مهم نیست. مهم نیست که چند میلیون نفر با عبور از تردیدهای مختلف برای حضور در انتخابات در نهایت باز هم بخت خود برای تغییر و اصلاح را در صندوق رای جستند و با رای به مسعود پزشکیان در خواست تغییر در سیاستهای مختلف از حوزه روابط خارجی تا موضوعات اجتماعی مثل فیلترینگ و حجاب را بیان کردند.
همان اندازه که دیدگاه مصباح یزدی میگوید رای مردم تزیینی است، سومین نسل از مکتب فکری او میگوید مهم نیست مردم چه میخواهند. اگر خواهان عدم اجرای قانون حجاب و رفع فیلترینگ هستند که اهمیتی ندارد و اگر از مشکلات اقتصادی که طی سه دهه ایجاد شده نالان هستند، باید بدانند خودشان به این رییس جمهور ۲۰۰ روزه رای دادند و «خود کرده را تدبیر نیست».
مروری بر سیر تطور موضوع «رای مردم» در نسلهای تربیت شده در مکتب مصباح یزدی نشان میدهد این جریان رای مردم را یا «بیاهمیت» تلقی میکند و یا ابزاری برای تهدید و توهین میپندارد. رای مردم در نسلهای تربیت شده در حلقه مصباح در صورتی که نور چشمهای آنان را به نهادهای حاکمیتی نفرستد یا نشان از حماقت است و فاقد اعتبار عقلی و شرعی یا نشانهای است از گمراهی در انتخابات و مستوجب عقوبت الهی.
میترسم با ریاکاری و دغل بازیها شون آخرت رو هم بپیچونن
برای تصاحب حق مردم چه پلیدی هایی کردن
این مطلب که نوشتید طنزی بیشتر نبود...
مسلما نه جناب پزشکیان دانش کافی ریاست جمهور شدن رو داشتن و نه کسانی که به ایشان رای دادند دانش کافی برای انتخاب درست یک رییس جمهور کارآمد را داشتن...
حال شد این وضع مردم به خصوص قشر ضعیف...
دیگر نباید برای گرانی ماه به ماه صبر کنیم به لطف حضور جناب پزشکیان باید روز به روز منتظر گرانی باشیم...